پیچیدگیهای نحو و آراء متفاوت نحویان، از نخستین قرنهای انتشار زبان عربی، آموزش نحو را با مشکلاتی مواجه ساخته است، به همین جهت بسیاری از صاحب نظران با طراحی مدلهای نو سعی کرده اند مشکلات آن را برطرف کنند. یکی از مهمترین اهداف این مقاله نشان دادن سبکی نو در آموزش نحو عربی و رهایی از مشکلات و پیچیدگیهای نحو سنتی و مسائلی از قبیل رابطة عامل و معمول و نظایر آن است. قضایایی همچون توجیه و تأویل در زبان شناسی امروزی اثربخشی چندانی ندارند، از این رو نحو توصیفی جای نحو تجویزی را گرفته است. ابراهیم مصطفی، مهدی مخزومی و تمام حسن نحوی دانان معاصری هستند که با نحو تجویزی مخالفت نموده و نحو توصیفی را رواج بخشیدند. این پژوهش که به شیوه توصیفی- تحلیلی به رشته تحریر درآمده است، به بررسی آرای این نحوی دانان در باب ارائه دیدگاههای ساده کردن نحو سنتی می پردازد، از مهم ترین دستاوردهای این جستار آن است که" ابراهیم مصطفی" مدعی است حرکت های اعرابی ساخته متکلم است، تا با این کار، بر معنایی خاص در تألیف جمله و ساختار کلام دلالت کند."آراء مخزومی" و "تمام حسان "در بارهی کنار گذاشتن عامل استحکام بیشتری نسبت به آراء ابراهیم مصطفی دارند." تمام حسان" نیز تغییر نظریه عامل به نظام نشانه شناسی را مطرح می کند زیرا نظام نشانه شناسی همبستگی قرینه ها در فهم معنا مؤثر هستند و ما را از نظریه عامل بی نیاز می گردانند.