داستان برشی از رخدادهای زندگی واقعی یا خیالی در قفس خیالانگیز فکر نویسنده و شاعر است، فضای متمرکز ذهن ادیب ، این حوادث را از سرگردانی رهایی بخشیده تا روایت آنها با خواننده به اشتراک گزارده شود. داستاننویسی در دوران معاصر مخصوصا در شعرمورد اقبال بسیاری قرار گرفت. داستاننویسی مدرن در شعر به واکاوی داستان و ارتباط آن با درونمایه اثر یعنی احساسات، افکار، تخیلّات و رؤیاهای شاعر میپردازد. ابوشادی از پیشگامان شعر رومانتیک در کشورهای عربی به خصوص مصر است که با تأسیس انجمن ادبی آپولو سهم بسزایی در تحوّل و پیشرفت شعر معاصر عرب داشته است. در داستان پردازی زکی ابوشادی در دیوانش، نقش شاعر به خوبی قابل لمس است؛ چرا که او اندیشهها و شخصیّتها و واقعیتهای اجتماعی و سیاسی را با توصیفهای زیبایش میآراید.در این پژوهش سعی شده با روش تحلیلی- توصیفی به بررسی این مطلب پرداخته شود که عناصر داستان چگونه باعث نظم، تداوم و چینش قسمتهای مختلف اشعار رومانتیک زکی ابوشادی شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که شاعر با قرار دادن کانون روایت در شخصیتهای حساس زندگی اش و کنار رفتن از صحنه، روایت داستان را واسطهای قرار دهد تا خوانندگان از طریق تفسیر شعر در آن راه جویند. در داستان پردازی زکی ابوشادی، متمرکز بودن بر مضمون اجتماعی، سیاسی با نگاه وصفی و رومانتیک و دقیق به وضعیت جامعه، باعث نقاط قوت داستان او گردیده است.