تحلیل خودشیفتگی و انواع آن در شـعر معلقات بر اساس نظریه آدلـر

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکترای دانشگاه خوارزمی

2 هیئت علمی دانشگاه خوارزمی

10.48310/alle.2025.4283

چکیده

زمانی می‌توان یک اثر ادبی را به خوبی درک کرد که موقعیت ادیب هم مد نظر قرار داده شود. در این میان آلفرد آدلر، پزشک و روانشناس برجسته آرای ارشمندی را مطرح می‌کند. آدلر خودشیفتگی را برگرفته از عقده برتری و عقده برتری و جبران افراطی را برگرفته از عقده حقارت می‌داند. در پژوهش حاضر سعی می‌شود تا عوامل پدید آورنده عقده حقارت و برتری، نظیر لوس‌شدگی، تخاصم والدین و غفلت، در میان شعرای معلقات که دچار خلأها و عقده‌هایی بودند، بررسی شود و در نتیجه نمودهای این عقده‌‌ها با تمجید از خود و خودشیفتگی، مورد واکاوی قرار گرفته است. امرؤالقیس با لوس‌شدگی، تخاصم و غفلت؛ طرفة بن عبد با از دست دادن پدر و تخاصم عموهایش؛ عنترة بن شداد عبسی با عدم پذیرشش به فرزندی، به جهت کنیز بودن مادرش و عمرو بن کلثوم به جهت لوس‌شدگی، رفاه‌زدگی، شکست در محاکمه و قتل پادشاه مناذره مسیر خودستایی را در سرودن ابیاتی با چنین مضمون پیموده‌اند. پر بسامدترین عوامل شکل‌گیری شخصیت خودشیفته در میان صاحبان معلقات، غفلت والدین و تخاصم ایشان یا اطرافیان شاعر است که به طرز چشم‌گیری زمینه‌ساز شکل‌گیری خودشیفتگی در شخصیت شاعر شده‌اند.

کلیدواژه‌ها