دانش آموخته دکترای زبان و ادبیات عربی دانشگاه تهران و مدرس دانشگاه تهران
چکیده
ترجمه یکی از مهمترین شیوههای انتقال پیام و برقراری ارتباط بین زبانها، است. ارائۀ ترجمۀ مناسب و پیام دقیق نیازمند اصول و قواعدی است که در برخی موارد پایبندی دقیق به اصل زبان مبدأ، غیر از زیانهایی که به زبان مقصد وارد میآورد، نوعی پیچیدگی، ناآشنایی و ابهام در نثر ترجمه به بار میآورد و سبب میشود تا متن مبدأ زیبایی و حلاوت خود را از دست بدهد. برای رفع این مشکل، یکی از فنون کاربردی استفاده از شیوههای مختلف معادلیابی است؛ اما علیرغم وجود استفاده از این فن، در برخی موارد مترجمان زبانها و مخصوصاً مترجمان زبان عربی و فارسی با چالشهایی مواجه میشوند که امر ترجمه را بر آنها بسیار سخت و دشوار میکند. وجود اشتراک لفظی، واژگان دخیل، تفاوت در خانوادۀ زبانی و ابهامهای دستوری بین دو زبان، یکی از عمدهترین دلایلی است که در صورت عدم آگاهی مترجمان و مخصوصاً بیگانگان با این زبان، از آن رنج خواهند برد. در این مقاله با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی، کوشش شده است، ضمن ارائه تعریفی کوتاه از مفهوم معادلیابی و فنون آن، به بررسی مهمترین این چالشها و موانع پیش روی مترجمان، پرداخته شود و در پایان مشخص شد: تفاوت ساختاری زبان فارسی و عربی، ابهام واژگانی، ابهام دستوری، تعدد بافت معنایی، وجود واژگان دخیل، اختلاف در خانواده زبانی یکی از مهمترین عوامل ایجاد مانع در انتقال معنای دقیق و تمامرخ از زبان مبدأ است که آگاهی مترجمان از این مقولهها، میتواند راهگشایی مناسب پیشروی آنها باشد.